اسلام دینی است بر مبنایی تسامح و آسانگیری

اگر در فقه اسلامي تفحّص كنيم، به روشني مي‌بينيم كه تسامح و آسانگيري در هر بابي از ابواب فقهي نيز راه دارد و قاعده ‹‹رفع عسر و حرج ›› بر سراسر فقه حكومت مي‌كند و ما در اينجا نمونه‌هايي از حكومت مزبور را كه در آثار نبوي آمده نشان مي‌‌دهيم:
در باب طهارت مي‌خوانيم كه رسول خدا (ص) با وجود عنايت بسيار به پاكيزگي مسلمانان، گاهي از واجب شمردن برخي دستورات بهداشتي كه رعايت آنها دشوار بود- چشم مي‌پوشيد و مثلاً مي‌فرمود:
لولا أن أشق علي أمتي لأمرتهم عند مكل صلوة بوضوء و مع كل وضوء بسواك [7] ‹‹اگر بر امتم دشوار نبود فرمان مي‌دادم كه با هر نماز، وضوئي تازه بسازند و با هر وضوء دندانها را مسواك زنند.››
دستور تيمّم با خاك در زمان بيماري، ناظر به رعايت همين آسانگيري است و بدين مناسبت در كتب فقه و حديث آورده‌اند كه مردي از ياران پيامبر (ص) بر سرش زخمي وارد آمد، ضمنا دچار جنابت هم شد. از برخي همراهان خود پرسيد كه آيا جايز است دراين حالت با خاك تيمّم كنم؟ آنان بر او سخت گرفتند كه با وجود آب، تيمّم با خاك باطلست. مرد مسلمان، غسل كرد و اين كار مايه هلاكتش گرديد. چون ماجرا را به پيامبر خدا (ص ) گزارش دادند، فرمود: قتلوه قتلهم الله ألاسألو إذا لم يعلموا؟ فإنما شفاءُ العي السوال [8] ‹‹خدا آنانرا بكشد كه او را كشتند، چرا هنگامي كه چيزي را ندانستند، نپرسيدند ؟ درمان ناداني از طريق پرسش است.›› آنگاه پيامبر اكرم (ص) توضيح داد كه در چنين مواردي، چگونه بايد عمل كرد.
درباب قبله، هنگامي كه سَمْت و جهت آن معلوم نباشد، برخي سختگيري نموده‌اند و اظهار داشته‌اند كه بايد به هر چهارسو، نماز خواند امّا دركتب فقه و حديث از قول ياران پيامبر (ص) ؟ آمده است كه : كنا مع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في سفر في ليله مظلمه، فلم ندر أين القبله ؟ فصلي كل رجل منا علي حياله، فلما أصبحنا ذكرنا ذلك لرسول الله (ص) فنزلت : فأينما تولو فثم وجه الله [9] ‹‹ ما با رسول خدا (ص) در سفر، در شبي تاريك همراه بوديم و نمي‌دانستيم كه قبله در كدام طرف است؟ پس هر يك از ما در سمت پيشين خود نماز گزارد، چون صبحد فرا رسيد اين ماجرا را براي رسول خدا (ص) حكايت كرديم آنگاه اين آيه فرود آمد كه : فإينما تولو فثم وجه الله (البقرة : 115) ‹‹به هر طرف روي گردانيد همانجا قبله خدا است››.
همچنين در باب صلاة، تخفيف‌هايي كه به مسلمانان داده شده از قبيل قصر نماز به هنگام سفر، و رفع نماز از بانوان
در خونريزيهاي زنانه ، و تغيير شكل نماز در وقت بيماري و يا خوف از دشمن (فان خفتم فرجالاً أوركباناً. البقرة :239) و جواز جمع ميان دو نماز به هنگام مسافرت يا حال عسرت و امثال اين احكام ، همگي از آسانگيري اسلام در مهمترين عبادت شرعي حكايت مي‌كنند. در آثار نبوي آمده است كه پيامبر اكرم (ص) به يكي از يارانش وقتي كه بيمار بود، فرمود: صلّ قائماً فإن لم تستطع فقاعداً. فأن ‌لم تستطع فعلي جنب، فإن‌لم تستطع فمستلقياً لا يكلف الله نفساً إلا وسعها [10] ‹‹ نماز را ايستاده بگزار، پس اگر توانايي نداشتي ، نشسته و اگر نه، بر پهلو و اگر نه ، بر پشت بخواب و نماز را بجاي آر كه خدا هيچكس را جز به اندازه توانش تكليف نمي‌كند››
درباب زكوة نيز به تخفيفهايي چند بر مي‌خوريم از جمله مي‌خوانيم كه گرد‌آورندگان زكوٰة (العاملين عليها) نبايد مردم را تفتيش كنند بلكه بايد كار را بر ايشان آسان گيرند و بهترين بخش از اموال مسلمانان را انتخاب نكنند، چنانكه رسول‌اكرم (ص) به مأمور خود فرمود : فاياك و كرائم أ‌موالهم [11] ‹‹از گرفتن ارزنده‌ترين بخش از اموال مردم ، خودداري كن ›› و موارد ديگري نيز در همين باب ملاحظه مي‌شود كه شرح آنها بدرازا مي‌كشد.
در باب صوم نيز آسانگيري‌هايي كه درباره مريض، و مسافر، و زن باردار، و حائض ، و زن و مرد پير، و عطّاش و ديگران در فقه اسلامي معمول است مشهورتر از آنند كه به توضيحشان نياز افتد. رسول اكرم (ص) به عبدالله بن عمرو كه تصميم گرفته بود هر روز را به روزه‌داري پردازد و هر شب را بيدار ماند و عبادت كند فرمود: صم و أفطر و قم و نم فان لجسدک عليك حقاً و إن لعينيك عليك حقاًَ و إن لزوجك عليك حقاً و إن لزورك عليك حقاً إن بحسبك أن تصوم من كل شهر ثلاثه أيام [12] . ‹‹پاره‌اي از اوقات را روزه بگير و پاره‌اي ديگر را مگير، پاسي از شب را به عبادت برخيز و پاسي ديگر را بخواب زيرا كه بدنت بر تو حقّي دارد، و ديدگانت بر تو حقّي دارند، و همسرت بر تو حقّي دارد، و ميهمانت بر تو حقّي دارد ، تو را بسنده است كه از هر ماه ، سه روزه را روزه بگيري››
د رباب حج نيز توانايي بدني و مالي ، شرط اساسي در تعلّق تكليف شمرده شده است چنانكه در نصّ قرآن مجيد مي‌خوانيم: ولله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلاً (آل عمران : 97) ‹‹بر عهده مردم است كه براي خدا، قصد خانه كعبه كنند، هر كس كه توانايي (بدني و مالي) در پيمودن راه آنرا داشته باشد›› و در آثار نبوي (ص) آمده است كه پيامبر اكرم (ص) در راه حج ، پيرمردي ناتوان را ديد كه بر دو پسرش تكيه كرده بود و به زحمت راه مي‌رفت، از فرزندان او حال پدرشان را پرسيد، گفتند: يا رسول الله، پدر ما نذر كرده است كه پياده به خانه خدا رود. رسول اكرم (ص) رو به پيرمرد نمرده فرمود: إركب ايها الشيخ فأن الله غني عنك و عن نذرك [13] ‹‹اي شيخ ، بر مركب سوار شو كه خداي تعالي از تو و نذرت بي‌نياز است››.
اين قبيل تسهيلات در ديگر ابواب فقه نيز به وضوح ملاحظه مي‌شود،حتّي در باب جهد كه به مصداق آيه ‌شريفه (كتب عليكم القتال و هو كره لكم...) با طبع بسياري از مردم موافق نيست، به تخفيف‌هايي برخورد مي‌كنيم كه شكل اين فريضه مهمّ الٰهي را ملايم با طبع خردمندان نشان مي‌دهد كه تفصيل آنها در كتب فقه آمده و در اينجا مناسب است به آيه 91 از سوره شريفه توبه كه گوشه‌اي از آسانگيري اسلام را در امر جهاد جلوه‌گر مي‌سازد توجه كنيم كه مي‌فرمايد : ليس علي الضعفاء و لا علي المرضي و لا علي الذين لا يجدون ما ينفقون حرج إذا نصحوا لله و رسوله ما علي المحسنين من سبيل و الله غفور رحيم (التوبة: 91)
‹‹بر مردم ناتوان و بيمار و آنانكه چيزي براي خرج‌كردن (در امر جهاد) ندارند - چون نيكخواه خدا و رسولش باشند - گناهي نيست . راهي بر زيان نيكوكاران وجود ندارد و خدا آمرزنده و مهربان است›› همچنين درباره كساني كه لازمست با ايشان به پيكار برخاست و كساني كه نبايد متعرّض آنان شد، در قرآن‌كريم مي‌خوانيم: و قاتلو في سبيل الله الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا إن الله لا يحب المعتدين (البقرة : 190) ‹‹در راه خدا با كساني كه به جنگ شما آمده اند ، پيكار كنيد و تجاوز مكنيد كه خدا تجاوزگران را دوست نمي‌دارد››. و باز مي‌خوانيم : الا الذين يصلون الي قوم بينكم و بينهم ميثاقٌ اوْ جاؤكم حصرت صدورهم ان يقاتلوكم أوْ يقاتلوا قومهم ولو شاء الله لسلطهم عليكم فلقاتلوكم فان اعتزلوكم فلم يقاتلوكم و ألقوا اليكم السلم ، فماجعل الله لكم عليهم سبيلاً (النساء:90) ‹‹با دشمنان كارزار كنيد مگر كساني كه به گروهي پيوسته‌اندكه ميان شما و آنان پيماني هست . يا بنزد شما آمده‌اند و حوصله ايشان از جنگيدن با شما يا كارزار با قومشان تنگ شده - و اگر خدا مي‌خواست آنانرا بر شما چيرگي مي داد و با شما پيكار مي‌كردند - بنابراين، همينكه از شما كناره گرفتند و با شما نجنگيدند و اظهار صلح كردند ، خداوند هيچ راهي را بر ضد آنان برايتان مقرّر نداشته است.›› و در سوره انفال ، ضمن آيات جهاد مي‌‌فرمايد : و إن جنحوا للسلم فاجنح لها و توكل علي الله انه هو السميع العليم (الأنفال:61) ‹‹اگر دشمنان به صلح گرايش نشان دادند تو نيز بدين كار تمايل نشان بده و بر خدا توكل كن كه او شنوا و داناست.›› و در كتب فقه و حديث مي‌خوانيم كه : كان رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم- إذا بعث سريةً دعا بأميرها فأجلسه إلي جنبه و أجلس أصحابه بين يديه، ثم قال: سيروا بسم الله و بالله و في سبيل الله وعلي ملة رسول الله لا تغدروا و لا تغلّوا و لا تمثّلوا و لا تقطعوا شجرةً إلا أن تضطّروا إليها و لا تقتلوا ! شيخاً فانياً ولا صبيّاً و لا آمرأةً [14] ‹‹چون پيامبر(ص) گروهي را به جنگ مي‌فرستاد، فرمانده آنانرا فرا مي‌خواند و در كنار خود جاي مي‌داد و يارانش را در پيش روي مي‌نشاند، سپس به آنها مي‌گفت : بنام خدا ، و با توكل به خدا، و در راه خدا، و بر آئين پيامبر خدا حركت كنيد. نيرنگ مزنيد، خيانت مورزيد ، دشمن را مُثله مكنيد، هيچ درختي را جز به ناچاري قطع مكنيد، هيچ پيرمرد فرتوتي را مكُشيد و هيچ كودك و زني را به قتل مرسانيد››.